پيام
+
*خدايا* دردوران كودكي دلم دستانت راهروقت درازكردي بسويش نگاهش راپنهان كرد تانكنددستانت رابگيرد! ........... اكنون كه دلم بزرگ شده است مي خواهد به سوي تو*آيد* تادستانت رابگيرد درافق دل تو خانه سازد....دلم مي خواهد هرروزوهرلحظه كنارت باشم نگاهت كنم ازپنچره دلكم..دلم مي خواهد كنارتوباشم *چرخ وفلك* ثانيه هايم رادرنگاه توبچرخانم....... *چاي لبخندهايم* راباتوبنوشم...........
**دلنوشته**

...حامل نور ...
91/10/29

کلبه تنهايي*مريم*
ممنونم مريم جان
کلبه تنهايي*مريم*
............
♥يک زوج خوشبخت
زيبا بود...خواهش
کلبه تنهايي*مريم*
ازهمگي ممنونم................//مرسي مريمي
کلبه تنهايي*مريم*
.
||عليرضا خان||
خدا پيش توست ... زيبا مثه هميشه :)
کلبه تنهايي*مريم*
ممنونم....استادمرسي هميشه نظرلطفتونه:))خوشحالم ديگه ناراحت نيستيد:)
كافر به طاغوت
شايد دل من در کودکي برعکس بود
کلبه تنهايي*مريم*
منظورم بچه بودنم نيست منظورم زماني كه بزرگ شدمودلم هنوزبچست خداروهنوزدرك نكرده........ممنونم آقاكريم ازنظرتون..........دل منم دركودكي باخداتربود