شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ اين چيست ک روي گونه هايم سرميخورد ...چراچندروزيست پيدايش نميشودم ميگويند اشک است ازچشمانمان ميريزد چرا هرروز چشمانم دراوج تنهاييهايم پشت لبان خندانم پنهاني دورازچشمان زيباي تو ک مدتيست خندان است ميگيردازدوريت ....دگر نميايد چندروزيست؟!……,,چراچشمانم دردميکند ..سرم رازير چادرمشکيم پنهان ميکنم تانکنددلت بلرزد خنده هايت پنهان شوند.....وايي چ شده است چشمانم درددارند دگر اين قطره هاي سر همدم گونه هايم
نميبارند چرا چشمانم درددارند انگارخشک ساليست ب دلم گفتم بغض نکند جيره بندي کند اين اشکهايم راگوش نداد اخرمن طي اين همه تنهايي بي اشک چ کنم چقدردلم تنگ است بازهم روزشد تاشب انتظارت راميکشم شايد حالي از نفسم بپرسي دلم براي شببخيرت تنگ است
دلنوشته ......خدايا تنهاهمدردم نوشتن بود بين دردهام ديگ اونم ازخاطرم رفت نميتونم بنويسم
بيشتر از چادرتون بنويسيد ... دايره واژگان چادر بي نهايت هست
فقط واس دلم نوشتم ولي چشم
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top