دلتنگتم جانکم
نویسنده : مریم / نظر شما برای مریم / نظر:()
ویرایش
یادش بخیرروزی که پریدی کنارم گفتی بگوسیب تاعکستوبگیرم بگذارم توخاطرات زیبامون......گفتم سیب وازمن عکس یادگاری خاطرات راگرفت دلم هوری ریخت ترسیدم ازروزگار بی مرام تا روز پایان خاطراتم راپرازگلایه و بی مرامی نکند........خاطرات حفظ کردم می ترسیدم ازروزی که ازمیان بردارد عشقمان را جزبی مرامی نگذارد....ترسم بی جانبود این بی مرامی سراق ماهم آمد ....فاز عشقمون فازشکست قلبم شد....دلتنگتم جانکم