سفارش تبلیغ
صبا ویژن
heart

دلم.دلنوشته

نویسنده : مریم / نظر شما برای مریم / نظر:() ویرایش

امروزحالم نمیدونم خوبه یابد بی خبرم از دلم نمیدونم آتیشی یا بادملایم روزگاردرونش می چرخه.....فقط یه چیزوخوب میدونم درونش یه خبراییه غوغاست نمیدونه بخنده یاگریه کنه....وای چقدر این دل تنگم جادش تنگ شده هواش مه آلودشده ...دلش هوای بارونی شدنوکرده...یادکودکیش افتادیاد رازداریمون زیرسقف ایوان رنگی نشستنمون ...............حس صدای صخره های کوه ومی کنم چقدرسخت فریادمیزنن بی آه ............................ناخن هاموانقدر تواین غوغا  به زخم های دلم  زدم خون آلودشده .........................طوفانی تونگاهم هست ولی نقشی تودیدگاه کودکی داره که وقتی پاهاش قدم میزاره تودوران کودکی بایارکودکیم آرام میشه نفساش یواش میشه ..................حتی تو..وهم وخیالم.. دیگه نفسام صدای آه نمیده چقدرنفسام پرنالست..... ولی لبام نقش خندروتونمایش گرفته نمیزاره کسی بادیدن بغض ناله هام غمگین بشه افسرده بشه روی پلکاش جای جویباربزاره