((خلوص دل دلدارم))دلنوشته
نویسنده : مریم / نظر شما برای مریم / نظر:()
ویرایش
گاهی اوقات وقتی با خودم کلنجارمیرم فکرمی کنم کیم به بن بست میرسم........................کاشکی زهری بودتانوش کنم تاشایدجنگ دلم ورویاهام تمام می شد...................چندساعت نشسته ام سرکوه تاشاید شعاردلم بازهم به طبیعت دلخواه دلم سکون کند.....................دلم کودکانه می زیستت خیال خنده ندارد خیال مهتابی بودن درباغ انتظارندارد........پیرشدم .....پیرافسوس هایم..... دلم برای مستیش دلم برای حجم نگاهش.........دلم برای سیمای جلوه خنده هایش تنگ است...............................نمی خواهم دم زنم ازقله های سرشارازافسوس....................بروباخلوص بمان برونترس من روانم باگوهرخلوص تو برسینه اندوه زنده خواهد ماند.............................