سفارش تبلیغ
صبا ویژن
heart

دردلـَــم......دلنوشته

نویسنده : مریم / نظر شما برای مریم / نظر:() ویرایش

 

دردلـَــم انقدررُمـآنِ خاطره های زندگیم راخواندی ....
که بغض امانت ندادبه حال درد دلـَــم گریستی...
 تــــوهـَــوایت آنقدر بغض کردکه حتی گونه های من هم خیس شد...
 بلـــند ِ دنیای غم هایم انقدربلندکه خاطراتم  رُمـآنِ شده...
و مَـ ـن انقدر خاطراتم راورق زدم تا به صفحه بودنـهایـَت رسیدم یادم رفته بودکه خاطرم بماند چه روزهایی داشتیم دراین روزگارسر بـه هـَــوابودنمان.....
 با تمـآمـِ سر بـه هــ ـوایی بازهم دلمان هوای هم راداشت تانکندنگاهمان گریزکندبشکندقلبهایمان ...
نمی دانم چه شدکه رُمـآنِ خاطره هایمان اینگونه پراز غم شد دگر برگه هایش نمی تواندبارسنگین غم  راتحمل کند....